خاطرات روزانه

روزمرگی هام رو اینجا میگم

خاطرات روزانه

روزمرگی هام رو اینجا میگم

من سیده فاطمه دختر مشهدی هستم که تصمیم گرفتم خاطرات روزانمو براتون به اشتراک بزارم.

بایگانی
آخرین مطالب

صبح با یاد آوریه یه جمله از یه آهنگ که قبلا شنیده بودم بیدار شدم.

فقط همین یه جمله یادم میومد(احتیاج دارم به تو)

حتی نمیدونستم درسته یا نه ولی نمیدونم چرا دوست داشتم سرچ کنم و ببینم کدوم اهنگه،اصلا چیزی ازش یادم میاد یا نه؟اصلا کدوم خواننده خونده و چه میدونم این جور سوالا تو فکرم بود.

البته اینم بگم که شکر خدا جزو معدود روزایی بود که با حال خوب چشامو باز کردمو دنبال یه بهونه بودم که حالمو بهتر کنم.

پس همینو بهانه کردمو سرچش کردم

همینجور که اهنگ رو پلی کردم و با هندزفری گوش میدادم شروع کردم به آماده کردن مواد اولیه که برای ناهار میخواستم.

پیاز هارو خورد میکردم،یهو تو فکرم به خودم گفتم اهاااااا یادم اومد کدوم اهنگه.

حس خوبی بهم داد اون موزیک.

یاد روزهای گذشته

یاد اتفاق هایی که ازشون درس گرفتم،یاد دوستای سابقم،یاد حال و هوای خوش یا گاها ناخوش....

همیشه یاداوری خاطرات برام جذاب نیس ولی گاهی اینجوریه که حالمو خوب میکنه.

البته که دلتنگ یکی دوتا از دوستامم شدم.

موزیک رو دانلود کردم تا براشون بفرستم.

یه وقتایی که دلم میگیره واقعا دوس دارم کنارشون باشم.

واقعا حس دلتنگی عجیبه،گاهی حال آدمو خوب میکنه گاهی خراب.

اما الان با اینکه دلتنگشون شدم ولی حالم خوب بود.

دوباره پلی کردم،یاد روزایی افتادم که برام سخت بود ولی فقط همونا بودن که کنارم موندن.

عجیبن اون ادمایی که تو سختی جا نمیزنن و کنارت میمونن تا حالت خوب بشه.

دوباره احساس کردم (احتیاج دارم)بهشون.

یهو به خودم اومدم.

دیدم دوباره آهنگ تموم شده و من همونطور که دارم مرغ هارو میچینم توی تابه ی پر از پیاز هم بغض کردم و هم لبخند میزنم...

برام خوشایند بود مرور خاطرات.

هندزفری رو از گوشم دراوردمو یه چایی برای خودم ریختمو منتظر موندم تا خونواده ی عزیزم بیان تا باهم ناهار بخوریم😄😉

یه روز عادی که شاید برای هرکسی پیش بیاد.ولی برای من حالمو خوب کرد

 

#احتیاج_دارم_شایع